loading...
موفقیت
خانم صادقی بازدید : 85 پنجشنبه 24 اسفند 1391 نظرات (1)

گرچه بشرمتمدن درسایه ی علم و دانش و به کارگیری نیروهای مختلف طبیعت توانسته است بر بسیاری از مشکلات خود فایق آید ولی نمیتوان منکر این حقیقت شد که به تناسب رشد روز افزون علوم بشری و پیشرفت فناوری،سیر صعودی بیماری های روحی و ناراحتی های روانی،تشنج و اضطراب درونی نیز رو به افزایش است.

دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم با تمام شگفتی ها،زیبایی ها و پیشرفت ها آکنده از ترس و نگرانی است.انسان متجدد امروز بیش از انسان سنتی گذشته به آرامش و رضایت از زندگی نیازمند است.

در اینجا این سوال مطرح میشود که چرا با وجود پیشرفت علوم و فراهم شدن وسایل رفاه برای بشر و کام جویی از همه ی پدیده ها به جای آنکه انسانها را شادکام تر سازد،آنها را فرسوده تر و بیمارتر کرده است؟

واقعیت این است که نسل نگران و سرگشته،به دنبال گم گشته ی خود،یعنی ((آرامش و موفقیت))است و چون آن را با محاسبات مادی خود نمی یابد،به آرام بخش های کاذب و مخرب مانند الکل و افیون و سایر عوامل تحذیر کننده پناه می برد،ولی بدیهی است که این عوامل علاوه بر مقطعی بودن آن،عوارض زیان باری بر روح و جسم آدمی میگذارد که جبران ناپذیر است!

لذا در تهیه و ساخت این وبلاگ سعی دارم دستور العمل هایی به عنوان بهترین ابزارها،تکنیک ها،اصول و شیوه های((کسب آرامش و رسیدن به هدف))به اختصار و در عین حال جامع و آسان منبعث از آموزه های دینی و همچنین از یافته های تحقیقات و پژوهش های صاحب نظران،روانشناسان و روانپزشکان جدید بهتر بهره گیریم.

آرامش گوهری گرانبها

ابتدا باید دید که منظور از آرامش چیست؟اینکه یکجا بنشینیم و هیچ فکر و دغدغه ای نداشته باشیم؟یا به دنبال چیزهایی در بیرون از خود باشیم تا به ما آرامش بدهد؟آرامش در واقع حالتی از فراغ بال و احساس راحتی است که هرکس به شیوه خود آن را احساس میکند و کاملأ جنبه شخصی دارد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.اما در مجموع آنچه همه انسانها آن را تجربه میکنند حالتی است که در آن فرد تحت فشار درونی و بیرونی نباشد و دغدغه خاطری نداشته باشد و به لحاظ فیزیولوژی تمامی هورمونها و سلولهای عصبی در یک شرایط طبیعی قرار گرفته باشند. البته باید بدانیم که آرامش دایمی وجود ندارد و ما باید یادبگیریم که آرامش های کوتاه مدت اما به تعداد زیاد را در خود ایجاد کنیم.این امر امکانپذیر است اما نیاز به یادگیری دارد.

مشکل عمده انسانها در زمینه نداشتن آرامش در واقع به نوع ارتباط آنها با پدیده های درونی و بیرونی ایجاد نشود و یا از حالت تعادل خارج شود،شخص یا به آرامش نمیرسد یا آرامش خود را از دست خواهد داد.

معمولا انسانها چهار نوع ارتباط دارند:

1-ارتباط با خود

2-ارتباط با خداوند

3-ارتباط با طبیعت

4-ارتباط با افراد دیگر

مقدمه هر کاری خودشناسی است.تا کسی خودش را نشناسد در واقع هرکاری را انجام دهد از روی تجربه و خطا خواهد بود.برای اینکه خود را بشناسیم باید یک ارتباط دایمی با درون خود برقرار کنیم و بدانیم که هستیم،چه هستیم و چه میخواهیم و توانایی ما برای انجام امور چقدر است؟

انسانهایی که ارتباط قوی و مستحکمی با خداوند برقرار میکنند معمولا از آرامش خوبی برخوردار هستند و روحیه،چهره و رفتارشان حاکی از یک آرامش درونی است.کسانی که در ارتباط با طبیعت و جهان پیرامون خود سعی میکنند ارتباط دوسویه و عاری از هرگونه آلودگی برقرار کنند در واقع از سلامت جسمی و روحی خوبی برخوردار شده و در نهایت به آرامش میرسند.

ارتباط داشتن با سایر افراد از ضروریات زندگی بشر است و از نیازهای اساسی انسان به شمار میرود.در تعریف انسان آمده که او موجودی است اجتماعی و انسانی که نسبت به این نیاز خود بی تفاوت باشد و یا قادر نباشد با سایرین ارتباط برقرار کند،محکوم است که تنهایی و انزوا را تجربه کند و قطع ارتباط با مردم در واقع نوعی بیماری روانی محسوب میشود.

حالابا ذکر این مقدمه به ابزار هایی که میتوانیم به کمک آنها به آرامش برسیم میپردازیم:

1-ایمان به خدا و تقویت باورهای دینی:

عامل اکثر نگرانی ها،مانند ترس از گذشته،خوف از آینده،ضعف و ناتوانی در مقابل حوادث،احساس پوچی و نگرانی ناشی از ناسپاسی دیگران،ترس از مرگ و فزون طلبی،ضعف ایمان است.خداوند در قرآن کریم میفرماید:

"الا بذکرالله تطمین القلوب"                          "آگاه باشید که دل با یاد خدا آرام میگیرد"

پس ایمان به خدا و تقویت باورهای مذهبی میتواند از اضطراب فرد و جامعه جلوگیری نماید.

2-انتخاب همسر:

ذکر این نکته ضروری است که برای انتخاب همسر باید چشمها را گشود چون اگر انتخاب نادرستی صورت گیرد ،خودش تبدیل به یک عامل ضدآرامش خواهد شد .در اصل ازدواج هیجان منفی انسان را خنثی و او را به هیجان مثبت میرساند و در نهایت آرامش را به ارمغان می آورد.

3-رفتن به دامن طبیعت:

رفتن به دامن طبیعت و نگاه دقیق به آثار پدیده های طبیعی ما را به آرامش عمیقی میرساند.

4-سکوت:

هرازگاهی باید با خود خلوت کرد و در سکوت به آرامش رسید.البته یادمان باشد که مدت این خلوت و تنهایی نباید زیاد طولانی باشد.

5-تنفس:

تنفس عمیق و حساب شده علاوه بر تمرکز ما را به آرامش میرساند.

6-اصلاح فکر:

علت نا آرامی و تشویش خاطر بسیاری از مردم را باید در طرز فکر و تلقی آنها از زندگی جستجو کرد.بعضی به غلط تصور میکنند هرچه رنج و مشقت است گریبان آنها را گرفته و فقط آنان را در معرض آفات و بلیات قرار دارند.این افراد همیشه از کاه کوه میسازند و همواره از روزگار و بخت بد خویش مینالند و هرگز از زندگی احساس رضایت نمیکنند.باید همه این واقعیت را بپذیرند که زندگی هم روشنایی دارد هم تاریکی.هم شیرینی دارد هم تلخی.

توصیه این است که بر فکر خود مدیریت داشته و بتوانیم آن را کنترل کنیم.

7-نوشتن:

نوشتن و مرور مطالب موجب تقویت حافظه میشود.برای آرامش داشتن تمام مطالب را دسته بندی کنید،نکات مهم را یادداشت کنید.

8-انتخاب دوست سالم و صالح:

یکی از راههای تخلیه هیجان و رسیدن به آرامش گشودن عقده دل نزد دوستان صمیمی و وفادار است.

یک دوست خوب و صمیمی میتواند در لحظات حساسی ما را به آرامش برساند.برعکس یک دوست مغرض و متظاهر می تواند آرامش ما را بگیرد و مارا به مسیر های غلط و انحرافی سوق دهد.

9-مطالعه کتب مفید و آموزنده:

این گفته حکیمانه که«کتاب بهترین دوست است»یک واقعیت انکار باپذیر است.کتاب دنیای جدیدی بر ما میگشاید،خلوت ما را پر میکند،به ما تمرکز میدهد و در نهایت با کتاب میتوان به آرامش رسید.

10-ورزش:

کسی که فعالیت بدنی منظمی دارد از اتفاقات و مشکلات کمتر دچار استرس میشود.ورزش مناسب میتواند انرژی های منفی ذخیره شده در درون را تخلیه کند و علاوه بر جایگزینی انرژی مثبت،شادمانی و در نهایت آرامش را به ارمغان آورد.

11-دیدن چهره بشاش و زیبا:

تماشای چهره ای زیبا و خوش ترکیب و خوش منظر و یل صورتی که لبخند بر لب داردجدای از آنکه جنسیت او چه باشد میتواند انتقال دهنده گرمی و آرامش باشد.

12-خانه تکانی ذهنی:

ذهن را باید از افکار بیهوده و اضافی خالی کرد.باید افکار قدیمی و کهنه،عقاید خشک و بی مصرف،باید و نبایدهای دست و پا گیر،قوانین من دراوردی و خلاسه کینه و حسد را از خود دور کنیم تا بتوانیم چیزهای جدیدی در آن جای دهیم.ذهن آشفته آرامش را از ما دور میکند و فشار درونی را افزایش میدهد.

13-نظم و برنامه ریزی در زندگی:

عنصر نظم در کارها و داشتن برنامه علاوه بر تسریع کارها و پیشگیری از اضطراب به ما تمرکز می دهد.ما برای انجام هر کارمهمی نیاز به تمرکزداریم.درهم و برهم بودن اضطراب را در پیش دارد و آن ضد آرامش است.

14-انتخاب هدف در زندگی

15-پای بندی به اصول اخلاقی

16-سلامت جسمانی

17-توبه و طلب آمرزش:

یکی از عوامل نگرانی و اضطراب،احساس گناه است و مهم ترین راه مقابله با آن توبه و طلب آمرزش از درگاه خداوند رحمان و رحیم است .

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط s در تاریخ 1392/01/08 و 12:59 دقیقه ارسال شده است

سلام عزیزم وب جالبی داری به منم سر بزن منتظرتم گلی
برای رسیدن به قله موفقیت میبایست در زندگی سه کلمه را فراموش کرد :
نمیتونم
نمیدونم
نمیشه
توانایی هر کاری رو که بخوای خدا بهت میده
دانایی هر چیزی رو که بخوای میتونی کسب کنی
انجام هر کاری رو که بخوای خدا برات ممکن میکنه
پس میتونی
میدونی
میشه...
شکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : سلام عزیزم.مرسی از متن فوق العاده ات

این نظر توسط erfan در تاریخ 1391/12/26 و 0:34 دقیقه ارسال شده است

سلام خانم صادقی.تبریک میگم.ماشااله راه افتادید.مطالب جالبی بود.استفاده مفید بردیم.موفق باشید.به سایت منم سر بزن.شکلک
پاسخ : سلام.مرسی که به سایتم سر زدید و نظر دادید.شما هم موفق باشید


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 19
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 691
  • بازدید کلی : 6,328